«دوستام میگن من آدم بدیم؛ چون کاری که استخدام شدم تا دستی انجامش بدم رو اتوماتیک کردم که کامپیوتر برام انجام بده. به نظر شما هم من آدم بدیم؟»
این نوشته کوتاهی بود که 8 سال پیش در Reddit منتشر شد. کاربری که این پست را منتشر کرده بود، استخدام شده بود تا به صورت دستی داده ها را در یک فایل اکسل به شدت بزرگ تایید و تصحیح کند. او در بخشی کار میکرد که افراد بسیار دیگری نیز بودند که همین کار را 5 روز در هفته و به مدت 8 ساعت انجام می دادند. به طور متوسط این افراد روزانه بین 6 تا 7 رکورد را با دقت 90 درصد بررسی میکردند.
متاسفانه یا خوشبختانه، کاربر مورد نظر ما تا حدی با برنامه نویسی آشنا بود. پس یک برنامه ساده نوشت تا به جای او این کار را انجام دهد. همین برنامه ساده در روز بیش از هزار رکورد را با دقتی برابر 99.7 درصد انجام می داد. او با دو روز کد نوشتن، توانست به جای یک بخش کامل کار کند!
احتمالا توی سرتان چنین افکاری تاب میخورند :« آدمایی که اینو استخدام کردند چقدر خنگ بودند! باید از اول یه برنامه نویس استخدام می کردند. تایید و دستکاری داده ها کار کامپیوترهاست دیگه!»
اما کافیست برای یک لحظه به جایی فکر کنید که خودتان در حال کار کردن در آن هستید. چقدر از کارهایی که به صورت دستی انجام می شوند را می توانید به کامپیوترها بسپارید؟
این اتفاق خیلی وقت است که در حوزه های مختلف افتاده است. معماری، پزشکی و حتی چیزهایی که به هیچ وجه به کامپیوترها مرتبط نیستند، مثل نقاشی کشیدن.
با این حال هنوز هم کارهای زیادی هستند که کامپیوترها میتوانند با سرعت بیشتر، دقت بیشتر و به راحتی انجام دهند.
چه کاری از دست شما برمی آید؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است به گذشته و به سال 1961 برگردیم. سالی که ناسا قصد داشت یک انسان را به فضا بفرستد و روی ماه فرود بیاورد اما مشکلی وجود داشت… محاسباتی که باید برای قرار دادن فضاپیما در مدار مناسب انجام میگرفت، آنقدر پیچیده و سنگین بود که هیچکس نمیتوانست آن را انجام دهد. خوشبختانه مهندسان ناسا بسیار باهوش بودند. آنها یکی از بهترین کامپیوترهای آن زمان، یعنی راهنمای آپولو را ساختند تا این محاسبات را برای آنها انجام دهد.
تلفن همراهی که در حال حاضر دارید به اندازه ای قدرت محاسباتی که دارد که بتواند محاسبات لازم برای فرستادن یک میلیون آپولو11 را به صورت همزمان انجام دهد!
اگر شما در آن زمان بودید، دانشمندان و مهندسان ناسا جلوی شما به زانو می افتادند و بخاطر داشتن چنین تکنولوژی ای شما را ستایش می کردند. شما از چنین تکنولوژی ای برای چه کاری استفاده می کنید؟
تکنولوژی هایی که در دسترستان است را کنار مشکلاتی که جامعه و صنعت با آنها رو به روست قرار دهید. فکر نمیکنید وقت آن است که برنامه نویسی یاد بگیرید؟
مزایای یادگیری برنامه نویسی :
1. برنامه نویسی شما را باهوش تر می کند
شاید هنوز با خودتان بگویید چرا باید برنامه نویسی یاد بگیرم. سوال خوبی است. خیلی از افراد هم در گذشته ای نه چندان دور از خود میپرسیدند چرا باید خواندن و نوشتن را یاد بگیرم؟
الان که شما احتمالا (!) بلدید چطور می شود یک متن فارسی را خواند، به نظرتان اوضاع خیلی بهتر از زمانی نیست که حتی برای خواندن یک کتاب بچگانه به والدینتان متکی بودید؟ اگر سواد خواندن نداشتید مجبور بودید برای هر کاری که نیاز به خواندن دارد (تقریبا همه کارها!) به افراد دیگری وابسته باشید تا آنها برایتان از روی تابلوهای راهنمایی رانندگی، بنرهای تبلیغاتی، کتاب ها، روزنامه ها، زیرنویس اخبار یا … بخوانند.
در واقع شما پتانسیل خواندن و نوشتن را در ذهنتان از قبل داشتید و فقط از آن به عنوان یک ابزار ذهنی برای انجام کارهای مختلف و حل مشکلاتتان استفاده کردید. کامپیوترها هم ابزارهای بسیار خوبی برای توسعه کارهایی هستند که ذهن شما قادر به انجام آن است.
اگر یک برنامه نویس آماتور دلش نخواهد به ویدئو کلوب برود و فیلم کرایه کند، میتواند سایتی طراحی کند که فیلم ها را به صورت زنده پخش کند.
اگر یه برنامه نویس با کتاب خواندن مشکل داشته باشد، میتواند به راحتی وبسایتی بسازد که همه بتوانند نوشته های آن را ویرایش کنند و برای همه قابل دسترس باشد.
اگر یک برنامه نویس دلش نخواهد از افراد بپرسد که آیا مجرد هستند یا خیر به راحتی میتواند یک شبکه اجتماعی بسازد که لیستی از دوستان مجردش را برایش بیابد.
عوارض جانبی حل این مشکلات و مسائل به عنوان یک برنامه نویس هم این است که گاهی ممکن است تبدیل به یک میلیاردر شوید.
حتی اگر شما بیل گیتس بعدی نباشید، دانستن اساس و پایه برنامه نویسی برای ذهن شما بسیار مفید است. مثلا یاد میگیرید چطور یک مشکل خیلی بزرگ را به مسائل ریز و جزئی بشکنید یا اینکه بتوانید مشکلات ریز و جزئی را در یک سیستم بزرگ و پیچیده شناسایی کنید.
مهم تر از همه یادگیری برنامه نویسی باعث می شود که بتوانید از پتانسیل و قابلیت های کامپیوترتان به درستی استفاده کنید.
2. کامپیوترها سریع تر از شما رشد می کنند
در علوم کامپیوتر قانونی وجود دارد به نام قانون مور. قانون مور پیش بینی می کند که هر دو سال به طور متوسط توان پردازشی کامپیوتر های رایج در بازار دو برابر خواهد شد.
ذهن شما هر دو سال چقدر باهوش تر می شود؟
انسان ها هنوز هم از کامپیوترها باهوش تر هستند اما تا کِی؟
رِیل کورزویل مخترع و آینده نگر آمریکایی تخمین زده است که تا 25 سال دیگر تنها با هزار دلار می توانید کامپیوتری با قدرت محاسباتی ذهن انسان بخرید.
در حال حاضر با قیمتی برابر یک میلیون تومان می توانید یک برد کوچک رزبری پای بخرید و با آن کارهای شگفت انگیزی انجام دهید: میتوانید آن را به ماشین لباسشویی وصل کنید تا هر وقت لباس هایتان شسته و خشک شدند به شما پیام دهد یا با آن دوربین های مدار بسته را کنترل کنید. حیف که حتی اگر یکی از این مینی کامپیوترهای شگفت انگیز را هم داشته باشید بلد نیستید از آن استفاده کنید.
3. همه ما تنبل هستیم!
برنامه نویس ها تنبل ترین انسان های روی کره زمین هستند. اگر کاری باشد که از یک برنامه نویس روزانه 10 ثانیه زمان بگیرد، آن برنامه نویس به مدت یک ماه هرکاری که می تواند می کند تا 5 ثانیه اش را کم کند!
وقتی شروع به یادگیری برنامه نویسی می کنید، این کار به نظرتان تلف کردن زمان است. در ابتدا شما یاد میگیرید چطور برنامه هایی بنویسید که اعمال ریاضی را برای شما انجام دهند؛ کلمه ها و جملاتی را برای شما روی نمایشگر نمایش دهند و چیز های دیگری که اگر خودتان آن را انجام دهید بسیار ساده تر خواهد بود اما اگر به این کار ادامه دهید و روزانه یک ساعت برنامه نویسی کار کنید، بعد از حدود یک ماه، به جایی می رسید که برای حل یک مشکل برنامه نویسی برایتان ساده تر از حل مشکل به صورت دستی است. اینجاست که زندگیتان جادویی می شود. اگر مسئله ای ساعت ها و یا روزها ذهنتان را مشغول کرده بود، الان با چند دقیقه برنامه نویسی راه حل آن را پیدا خواهید کرد. با یادگیری برنامه نویسی شما توانایی بررسی و پردازش حجم زیادی از اطلاعات و داده ها را خواهید داشت.
به پاراگراف های اولیه متن برگردیم. قبل از اینکه تصمیم بگیرید برنامه نویس شوید چه کاره بودید؟ به چه کارهایی علاقه داشتید؟ با یادگیری برنامه نویسی چه تحولاتی می توانید در شغل و یا حتی کارهای روزمره تان ایجاد کنید؟ افراد زیادی در دنیا هستند که می توانند برنامه نویسی کنند اما هیچکس مهارت ها، استعدادها و دید شما را ندارد.
متن را با یک نقل قول از فردی به پایان می رسانم که اگر در زمان خودش کامپیوترها وجود داشتند قطعا یک برنامه نویس می شد. هنری فورد می گوید :«اگر مجبورید کار سختی را انجام دهید، آن را به یک فرد تنبل بسپارید. او راه حل آسانتری برای انجام آن خواهد یافت.»
پاسخ‌ها
[…] برای شروع اموزش برنامه نویسی باید از قبل به فکر تهیه‌ی مقدمات باشید.قبل از اینکه شروع به یادگیری برنامه نویسی کنید با کسی که قبل از شما این مسیر رو رفته مشورت کنید. اموزش برنامه نویسی ممکنه بیش تر از چیزی که انتظار دارید طول بکشه و این قضیه شما رو میانه ی راه دلسرد کنه. […]